بدون عنوان
سوار یه قایقم با ناخدایی به نام خدا نمیدونم ناخدا داره من رو به سمت کدوم ساحل میبره. کاری هم از دستم بر نمباد
نویسنده :
آدی
13:48
بدون عنوان
بدون عنوان
بدون عنوان
بدون عنوان
بدون عنوان
بدون عنوان
بدون عنوان
دارم میمیرم باید زنگ بزنم بیمارستان برای جنینا. میترسم. میترسم از شنیدن چیزی که دوست ندارم بشنوم. دو ساعت دیگه باید زنگ بزنم. ای خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا کمکم کن
نویسنده :
آدی
12:44